زندگی در پیاده رو ، بر روی اقیانوسی از نفت و گاز

by دکتر ناصر انقطاع

در حالی که رهبر ولی فقیه ده ها میلیارد دلار از ثروت ملی مردم ما را به بیگانگان می بخشد مردم ما مجبورند در فقر و مذلت زندگی کنند.

علاوه بر کودکان کارتن خواب خیابانی، زنان و مردان خیابان هم به این کارتون خواب ها افزوده شده اند.

 

در همین زیرگوش تهران ـ در زیر سایه حضرت امام نمی دانم چندم! علی خامنه ای ده ها میلیون دلار پول ملت ایران را به «حماس» و حزب الله و سوریه بخشیده، و از لج آمریکا ، نفت رایگان به هند و سوریه و ... و ... می دهد ـ صدها میلیارد تومان را نیز خود، و جانوران پیرامونش دزدیده اند یعنی در شهر «کرج» ، یکی از هم میهنان ما، دو ماه است که در پیاده رو زندگی می کند.

گمان نکنید این آدم، معتاد، و یا خدای نکرده همیشه مست است. و یا گمان نکنید که یک آدم مجرد یک لا قبا، و تنبل و بیکاره است. نه!

هیچیک از اینها نیست.

او، مردی خانواده دار است که با همسر و دو دختر نوجوانش، در کنار خیابان دیواری را ساخته است که یک سری اش دیوار یک خانه مسکونی است، و سوی دیگرش کمد و یخچال فرسوده ی او را تشکیل می دهد.

سقف آن را نیز، چادری مندرس پوشانده است.

او، یک ایرانی است، صاحب میلیون ها و میلیاردها بشکه نفت در زیر پایش و دارنده ی دومین معدن بزرگ و سرشار مس جهان، و صدها میلیارد متر مکعب گاز طبیعی. او، مردی است حدود 44 ـ 45 ساله، که به انگیزه ی داشتن بیماری رماتیسم قلبی، چندماهی است ازکار افتاده، و در این گرمای توانفرسای تابستان، درون این لانه ، که نامش را چار دیواری گذارده است، یعنی در کنار پیاده رو، زندگی می کند.

صاحبخانه ی او، به دلیل ناتوانی وی در پرداخت کرایه خانه، حکم تخلیه اش را از دادگاهی که یکی از همین گرگ های ریش دار و دستار به سر، داور آن است گرفته، و مبلغ یک میلیون ودیعه اش را نیز بابت ماه های واپس افتاده از کرایه خانه ی او برداشته است.

اکنون این ایرانی، این هم میهن من و شما، با اسباب و اثاث اندکی به نام وسایل خانه اش نامیده می شود، پیاده رو نشین شده است و برای رفع نیازهای روزانه خود و خانواده اش از نزدیک ترین پارک استفاده می کنند. و آب آشامیدنی آنها را همسایه ها تأمین می کنند.

می خواستم بنویسم ، با شرمندگی، ما خود را هم میهن او می دانیم. ولی، نه!

شرمندگی به ریش و عمامه ی خامنه ای و احمدی نژاد و ده ها آخوند مفت خور و دزد، و آدمکشی می چسبد که به نام «مسلمان  و روحانی!!» باعث پدید آمدن ده ها هزار ، مانند این مرد بیمار، در سراسر کشوری شده اند که از توانگرترین سرزمین های گیتی است از دیدگاه کان های زیر زمینی، و انبارهای طبیعی ، و مردمی با استعداد.

به هر گوشه ای از ایران که می نگرید، نمایش های دردآوری از نابسامانی ها، و تنگدستی ها و مستمندی های گوناگون را در زیر سایه ی سنگین و شوم آخوندها می بیند، زیرا مانند این خانواده ، سر به ده ها هزار تن می زند.

از کودک های بی شمار خیابانی و کارتن خواب (که به تازگی زنان و مردان خیابانی و کارتن خواب نیز به آنها افزوده شده اند) ، تا فروختن «کلیه» در همه جای کشور، و از خودفروشی های پدید آمده از نداری و تنگدستی گرفته، تا خودکشی های نتیجه گرفته از ناامیدی و سیه روزی، و هم چنین از اعتیادهای هراس آور و روز افزون جوانان بیکار و بی برنامه، همه و همه با زبان بی زبانی ولی با دهانی باز، سخن از بی عرضگی ، بی دینی، بی عدالتی و بی برنامگی گروه چیره شده بر سرزمین ما می گویند، و جهانیان نیز به خوبی از آن آگاهند.

من تنها نام این مرد را پنهان می دارم، تا غرور دو دختر جوان وی، بیش از این شکسته نشود و او را نمونه آورده ام تا، تو خود حدیث مفصل را از این مجمل بخوانی.

**

آهای سیدعلی خامنه ای نامسلمان!! تو، آگهی های فروش «کلیه» ها را به در و دیوار شهرهای کشور می بینی یا نه؟ اگر بگویی نه! پس شرم بر تو باد که از پشت دیوار خانه ات خبر نداری و ادعای ولایت بر ملت ایران را داری؟!

اگر بگویی «آری»، که میلیون ها نفرین و ناسزا به ریش و عمامه ات باد، که می دانی، و هنوز با بی شرمی و پررویی ، مال مردم، مال راستین مردم را به گلوی گشاد حزب الله و حماس و سوریه و ... و ... می ریزی.

تو بی شرم، چگونه می توانی بخوابی و هزاران هزار هم میهن مسلمان تو، سر بی شام زمین بگذارند؟ *درون کارتن بخوابند؟  *ناموس خود را بفروشند؟  *کلیه های خود را بفروشند؟*فرش و دیگ و سه پایه ی خود را بفروشند؟  *تا یکی ـ دو روز دیگر گرسنه نمانند و زندگی کنند.

آنهایی را که نام بردم، همه و همه ، مانندهای تو، ایرانی و مسلمان و انسان هستند (اگر بتوان به تو، نام ایرانی و انسان و مسلمان داد).

آنها گرسنه و بی سامان و بیمار، به هرگونه روزگار را می گذرانند و تا مرگ چند گامی بیشتر فاصله ندارند. و تو بی غیرت و نادان، در خواب خوش خرگوشی ات جشن نیمه ی شعبان برپا می کنی برای کسی که وجود خارجی ندارد، و او را دزدها و حقه بازهایی مانند تو، ساخته اند، تا ابزاری باشد در دستشان، و بگویند که : امامی هنوز زنده است! و سهم او را، به جیب گشاد ما بریزید. و مردم ساده اندیش هم که در ایران فراوان است و «مفت خور» در نمی ماند.

به امید روزی که ناگزیر شوی پاسخ همه ی این نامردمی ها و ستم ها را در دادگاه مردمی ایران بدهی.  

Comments

Leave a Comment

Archived_issue
مشترک شوید  $1.70 تک شماره 
sam ebrahimi